تحلیل اسطورۀ آرش کمانگیر از اوستا تا هنجارگریزی معاصر

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

چکیده

چکیده
داستان‌ ها و روایت‌ های اسطوره‌ ای که امروزه به دست ما رسیده دارای ریشه‌ های کهنی است که گاهی پیشینۀ آن‌ به دوران مهاجرت آریاییان به ایران می‌ رسد. این اسطوره‌ ها با گذشت زمان و با تغییرات و دگرگونی‌ های تمدن ایرانی، شکل نخستین و اولیّه خود را از دست داده‌ و دارای افزوده هایی شده‌ اند. اسطورۀ آرش در فرهنگ ایرانی، اسطوره‌ای بسیارکهن می باشد؛ به نحوی که نخستین متنی که بدان اشاره‌ ای کوتاه دارد کتاب اوستا است. پس از اوستا در متون فارسی میانه و کتاب‌ های تاریخی عصر اسلامی، با جزئیات بیشتری شاهد حضور این اسطوره هستیم. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و شناسایی سیرِ تغییر و تحول اسطوره آرش و بیان هنجارشکنی هایی است که بالاخص در دوره معاصر درباره این اسطوره در کتب ادبی-تاریخی شکل گرفته؛ لذا در پیِ پاسخ به این سؤال هستیم که چه تفاوت هایی در منابع کهن در ذکر اسطوره آرش وجود دارد و هنجارگریزی این اسطوره در ادب معاصر فارسی چگونه است؟ نتایج پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از گرد آوری مطالب کتابخانه ای انجام پذیرفته، نشان از آن دارد که اسطورۀ آرش در عصر معاصر از نو، روایت می شود و نویسندگان در روایت خود به الگوهای کهن اسطوره توجه نداشته و به بیان دیگر هنجار شکنی کرده اند. تقابل های دوگانه خیر و شر همواره در اسطوره آرش وجود داشته و در دوره معاصر به واسطه مصلت اندیشی و اغراض شخصی برخی افراد، شاهد هنجارگریزی در بیان این اسطوره می باشیم.

کلیدواژه‌ها