دریای کاسپین، همواره مهمترین آبراه شمالی ایران در طی تمامی ادوار تاریخی بوده است. صفویان با اعاده حاکمیت ایران بر تمایت مرزهای آن و همچنین وجود حکومتهای محلی تابع آنها در شمال ایران، نقش مهمی را در ایجاد امنیت و رونق تجاری بنادر دریای کاسپین ایفا نمودند. با سقوط صفویان و تسلط افغانان، دوره پر آشوب ایجاد گردید که رکود تجاری، بهویژه تجارت دریایی به همراه داشت. پس از به قدرترسیدن نادرشاه افشار (1148-1160ه.ق.)، حضور مستقیم و در دستگرفتن منابع حیاتی دریای کاسپین ضروری مینمود، بنابراین نادر با فراهم آوردن امکانات تأسیس نیروی دریای، زمینه مناسبی را برای از سرگیری فعالیتهای تجارت دریایی فراهم نمود. مسأله کانونی این پژوهش علاوه بر بررسی سیاستها و تلاشهای نادرشاه در بهبود وضعیت تجارت، دریانوردی و کشتیسازی، بر انگیزه و اهداف او از تأسیس ناوگان دریایی در دریایی کاسپین و دلایل سوظن دولت روسیه نسبت به این مهم، قرار گرفته است. دادههای اصلی این پژوهش را متون تاریخی و تحلیل محتوایی مستخرج از آنها تشکیل میدهد و علاوه بر آن از شواهد باستانشناختی نظیر کشتی غرقشده در سواحل چمخاله لنگرود و تحلیل آن با استفاده از رهیافت تاریخی، نیز استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است نادرشاه قصد داشت تا با تشکیل ناوگان دریایی در دریای خزر، به رونق تجاری کمک کند و افزون بر آن به اهداف سیاسی و نظامی خود نیز دست یابد که این مهم با منافع دولت تزاری روسیه در تضّاد بود. از دیگر سو بررسی باستانشناختی کشتی غرقشده در سواحل چمخاله مشخص ساخت که رابطه تنگاتنگی میان حضور سیاسی-نظامی حکومت و حضورت اجتماعی-اقتصادی مردمی این منطقه وجود دارد، به همین جهت نقش و جایگاه حکام محلی کرانههای دریای کاسپین و چگونگی نحوه تعامل آنان که با سلسله افشاریه و شرکتهای تجاری خارجی داشتهاند، شایسته توجه است.