عیّاران، از زمرۀ گروههای اجتماعی تأثیرگذار در تاریخ ایران به شمار میروند. هجوم مغول و پیامدهای سیاسی و اجتماعی حاصل از آن، در سدههای هفتم و هشتم هجری، زمینۀ فعالیّت و کنشگری عیّاران را فراهم نمود و دامنۀ پارهی از ویژگیها، آموزهها و سنّتهای اجتماعی و تاریخی آنان را به متون ادبی و عرفانی این دوره، از جمله دیوان حافظ، کشانید. نوع نگاه حافظ به این گروه اجتماعی و چگونگی تجلّی ویژگیها و سنّتهای اجتماعی آنان در شعر وی موضوع قابلدرنگی است که به آن پرداخته نشدهاست. این جستار با روشی توصیفیـ تحلیلی درصدد پاسخگویی به این سوالات است که حافظ چه ویژگیها و آموزههایی از عیّاران را در شعر خود واردنموده؟ و نوع نگاه وی به این گروه اجتماعی و میزان همپوشی آن با واقعیّتهای اجتماعی و تاریخی چگونهاست؟ یافتهها بیانگر آن است که حافظ با شناخت از شهرت و اثرگذاری عیّاران در فعل و انفعالات سیاسی و اجتماعی گذشته و زمانۀ خود، به بازتولید پارهای از ویژگیها، سنّتها و آموزههای مثبت عیّاران، از قبیل: شجاعت و بیباکی، خوشباشی، زیرکی و چالاکی و برخی ویژگیهای نکوهیده و منفی آنان، نظیر: سنگدلی، شهرآشوبی، شبروی و راهزنی در دیوانش مبادرت ورزیدهاست. وی ازمنظری واقعبینانه و به اشکالی مستقیم و غیرمستقیم، این گروه اجتماعی، ویژگیها و آموزههای اجتماعی و فردی آنان را در خدمت غنابخشی به معماری و محتوای برخی از اشعارش قرارداده و با خلق مضامین عاشقانه، عارفانه، تعلیمی، نیز تصاویر، فضاهای حسی و ذهنی سحرانگیز و تازه از آن، به توفیقی کمنظیر دست یافتهاست.