1
استادیار علوم سیاسی دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز،ایران
2
استادیار گروه علوم سیاسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
10.22103/jic.2024.23444.1328
چکیده
رسیدن به درکی فراگیر از جایگاه هویت و خودآگاهی ملی و نیز چگونگی سیاستورزی و شیوههای اندیشة سیاسی ایرانیان باستان، در فهم چرائیِ فراز و فرود این ملت و زوال و احیای تمدن آن در گذارِ هزارهها ضرورتی انکارناپذیر است. در حالیکه از نوشتههای سیاسی روزگاران باستان ایران از جمله خداینامهها و آییننامهها چیز چندانی باقی نمانده است، به نظر میرسد یکی از منابع ارزشمند در رسیدن به چنان فهمی، نوشتهها و متنهای دینی زردشتی بوده و میتوان گفت اینگونه متنها همزمان متضمن مباحث و اشارات ارزشمندی در چند و چون سیاستاندیشی ایرانمحور و مصلحتگرایانه هستند. برای بررسی جایگاه این مضامین یعنی ایرانگرایی و مصلحتاندیشی سیاسی در متنهای دینی زردشتی، در این پژوهش با تأکید بر «دینکرد سوم» کوشیدیم به پاسخی برای این سوال اصلی نزدیک شویم که «ایرانگرائی» چه جایگاهی در دینکرد سوم دارد و الزامات سیاستورزی شایسته و به مصلحتِ آن کدامند؟ با روشی تحلیلی- علّی و با تمرکز بر بازخوانی دینکرد سوم و با نیمنگاهی به اندرزهای ماکیاولی دربارة میهن و سیاست به این نتیجه رسیدیم که ایرانگرائی، آگاهی از هویت ایرانی و ضرورت پاسداری از آن به مثابه ارزشی بنیادین در این متن نمودی برجسته دارد. در دینکرد سوم در جهت آبادانی و اقتدار ایرانشهر، باستههای شهریاری قدرتمند و کاردان و برخی رموز سیاستورزیِ مصلحتاندیشانه همچون دادگری و خردمداری، اندرزها و استدلالهای شایان توجهی به چشم میخورد که تصویری گویا از دقایق اندیشة سیاسی ایرانشهری بدست میدهند؛ اندیشهای که چرائی زوال یا احیای آن را از آنِ زوال بنیانهای حکمرانی بر اساس این خرد باید پیگرفت.