دانشگاه شهید باهنر کرمان
پژوهشنامه تمدن ایرانی
2821-0867
2
1
2020
08
22
جستاری در واژگان و مفاهیم مرتبط با خلق تصویر ذهنی در حیطۀ معماری از سه حکمت اسلامی تا معاصر
1
31
FA
محمد علی
اشرف گنجویی
گروه معماری، دانشکده هنر و معماری صبا، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران
10.22103/jic.2019.2491
خلق تصویر ذهنی، بخشی مهم از فرایند هنری است. این واژه در معماری، هم شامل مفاهیم هنری و همکاربردی است؛ بر این اساس دو سؤال مطرح میشود: وجوه بیانکنندۀ خلق تصویر ذهنی در معماری، بهویژه در معماری ایرانی چیست؟ امروز، چه تغییراتی در مفاهیم مربوط به آن نسبت به گذشته صورت گرفتهاست؟<br />هدف این مقاله بیان وجوهی است که در حوزۀ خلق تصویر ذهنی مؤثرند؛ بنابراین وجوهی مورد توجه هستند که عامل تمایز خلق تصویر ذهنی در معماری نسبت به سایر گرایشهای هنری میشوند. برای رسیدن به هدف تحقیق، به واژگان مرتبط و محتوای آنها توجه میشود و از تحلیل، استدلال و تطبیق محتوای واژگان، ویژگیهای مورد نظر بررسی و تبیین میشود؛ بنابراین، واژۀ تخیّل و تصوّر بر اساس سه حکمت مشاء، اشراق و متعالیه مورد تعمّق قرار میگیرد و واژۀ تصویرپردازی ذهنی در ادبیات امروز و فلسفۀ شناختی مطالعه میشود. این واژه، وجوه امروزی مربوط به خلق تصویر ذهنی را در بردارد.بر اساس نتایج، خلق تصویر ذهنی (بر مبنای تخیّل) با هدف فاصلهگرفتن از جهان مادی بودهاست؛ البته این موضوع (بر مبنای تصوّر) به معنای نادیدهگرفتن وجوه کاربردی و مادی معماری نیست؛ با اینحال، معنا نسبت به ماده ارجحیّت دارد. در خصوص تصویرپردازی ذهنی باید گفت که منشأ آن در ذهن انسان است و تصویر خلقشده دارای دو ویژگی بصری و غیر بصری است که با یکدیگر تعامل داشته و الزاماً نسبت به دیگری برتری ندارند و ریشۀ آنها جهان مادی است.
تخیّل,تصوّر,تصویرپردازی,سه حکمت اسلامی
https://jic.uk.ac.ir/article_2491.html
https://jic.uk.ac.ir/article_2491_c7216f9a5c8347e42b57664c24094f5b.pdf
دانشگاه شهید باهنر کرمان
پژوهشنامه تمدن ایرانی
2821-0867
2
1
2020
08
22
همزاد پنداری یا تقابل: بررسی نگاه سیاحان اروپایی بر اختلافات مذهبی در ایران عصر صفوی
33
58
FA
صفورا
ترک لادانی
استایار گروه فرانسه دانشگاه اصفهان
safouraladani@yahoo.com
فاطمه
خسروی
کارشناس ارشد مطالعات فرانسه دانشگاه اصفهان
khosravi1102@yahoo.com
10.22103/jic.2019.2492
اختلافات مذهبی در دین اسلام میان شیعه و سنّی مورد توجه سیاحان اروپایی در عهد صفویه قرار گرفته است، لذا سفرنامههای ایشان میتواند منبع مهمی در چگونگی معرفی این اختلافات باشد. از آنجا که تشیّع توسط پادشاهان صفوی به عنوان مذهب رسمی در ایران شناخته شده بود فلذا بیشترین اطلاعات ارائه شده توسط این سیاحان در اعتقادات از منظر شیعی نگریسته میشد. سیطرهی حکومت صفوی در ایران بوده و مذهب تشیع از این کشور به طور رسمی اعلام شد و سپس به دیگر نقاط جهان اسلام گسترش یافت بنابراین تمرکز نوشتار بر اسلام شیعی و سنی در ایران است. در این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است سعی میشود تا ضمن بیان اختلافات شیعه و سنی و سیاست مذهبی دولت صفوی ، ابتدا به بررسی علل حضور سیاحان و نوع نگاه سیاحان به اختلافات موجود میان تشیع و تسنن در ایران و آنگاه به نحوهی برخورد ایشان با این اختلافات پرداخته شود. از آنجاکه مسیحیان پروتستان در قرن 17 میلادی تحت آزار اکثریت کاتولیک بودند، به هنگام ورود به ایران، نوعی حس همزاد پنداری با شیعیانی که در برابر سنیان به عنوان اقلیت شناخته میشدند را در وجود خود یافته که این نوع نگاه در مرحله اول تحت بررسی قرار میگیرد. در ادامه، رویکرد گروهی دیگر به عنوان سیاحانی کاتولیک که جزو طبقه اکثریت اروپای آن زمان بودند مورد تحلیل قرار میگیرد و در پایان، نتیجه این دو رویکرد نشان دهندهی جهت گیریهای سیاسی حکومتهای آن زمان در برخورد با تفاوتهای مذهبی در عصر صفوی بوده است.
اختلافات مذهبی,تشیّع,تسنن,سیاحان اروپائی,همزادپنداری,تقابل
https://jic.uk.ac.ir/article_2492.html
https://jic.uk.ac.ir/article_2492_fe6eee0bd1c7b1f324fb44adace839fd.pdf
دانشگاه شهید باهنر کرمان
پژوهشنامه تمدن ایرانی
2821-0867
2
1
2020
08
22
مسیحیت از ورود به ایران تا انتقال به سرزمین چین
59
89
FA
سهم الدین
خزا ئی
استادرار گروه تاررخ دانشگاه لرستان
حسین
محمدی
استادرار گروه تاریخ دانشگاه خوار می
h.mohammadi@khu.ac.ir
10.22103/jic.2019.2493
آیین مسیحیت از سدهی اول میلادی وارد ایران شد و به تدریج گروهی از مردم ایران به این دین گرایش پیدا کردند. با به رسمیت شناخته شدن مسیحیت در امپراتوری روم و به دنبال آن پیش آمدن درگیریهای ایران و روم، ایرانیان مسیحی به سبب متهم شدن به طرفداری از روم، دچار آزار و اذیت دولت و روحانیون زردشتی شدند. پس از رواج تفکرات نستوریوس و مخالفت کلیسای روم با تفکرات وی، مسیحیان ایران به حمایت از مسیحیت نستوری برخاسته و آن را به عنوان دین مسیحیان ایرانی پذیرفتند و به این ترتیب خود را از مسیحیان روم جدا کردند. مسیحیت نستوری به تدریج رنگ و بوی ایرانی گرفت و با حمایت ایرانیها به سمت سرزمینهای شرقی گسترش پیدا کرد. در اواخر دورهی ساسانی و با درخواست یزدگرد سوم، دربار چین به ایرانیان مسیحی پناه داده و مسیحیت نستوری را به رسمیت شناخته و به آنها اجازه داد تا در چین برای انجام مراسم مذهبی خود کلیساهایی را بنا کنند که معروف به «معابد پارسی» شدند. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از منابع مکتوب و دست اول نحوهی ورود مسیحیت به ایران، وضعیت اقلیت مسیحی در شاهنشاهی ساسانی و چگونگی انتقال آن به چین را بررسی نماید.
ایران ساسانی,چین,مسیحیت نستوری,یزدگرد سوم,معابد پارسی
https://jic.uk.ac.ir/article_2493.html
https://jic.uk.ac.ir/article_2493_3065e6afe6c5e847101fd9207cd30151.pdf
دانشگاه شهید باهنر کرمان
پژوهشنامه تمدن ایرانی
2821-0867
2
1
2020
08
22
موانع تاریخی، اجتماعی و فرهنگی شکلگیری اعتماد تعمیمیافته در جامعه ایران در تاریخ معاصر
91
119
FA
صادق
زیباکلام
استاد گروه علوم سیاسی دانشکدة حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
zibaklam@ut.ac.ir
مختار
مظفرپور
دانشجوی دکتری گروه علوم سیاسی دانشکدة حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
mokhtar.mp@gmail.com
10.22103/jic.2019.2494
اعتماد مهمترین مؤلفه نظم اجتماعی و لازمه زندگی اجتماعی است و اعتماد تعمیمیافته هم از لوازم روابط اجتماعی و توسعه و پیشرفت در جوامع پیچیده و مدرن امروزی. در ایران اما پژوهشها نشان میدهد که میزان اعتماد تعمیمیافته پایین و نیز در حال کاهش است. این پژوهش با روشی توصیفی - تحلیلی، پس از طرح مباحث نظری، در صدد پاسخگویی به علل و ریشههای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی عدم شکلگیری و گسترش اعتماد تعمیمیافته در جامعه ایران و نیز عوامل کاهش آن برآمده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مجموعهای از عوامل تاریخی، فرهنگی و اجتماعی در این امر نقش داشتهاند. عللی چون استبداد طولانی مدت، تجددگرایی و مدرنیزاسیون بدون توجه به فرهنگ بومی، ساخت عمودی و آمرانه قدرت و تلاشهای ناکام برای اصلاحات در ساختار سیاسی از مهمترین موانع تاریخی؛ ساخت فرهنگی نامناسب، دورویی و نفاق، فرهنگ سیاسی مشارکتگریز و تبعی و جریان تغییر ارزشها و با ارزش شدن ثروت از مهمترین موانع فرهنگی؛ و بیتوجهی به بعد نرمافزاری و اجتماعی توسعه، ضعف نظام حکمرانی، ترکیب جمعیتی متنوع و رقابتهای شدید قومی، نابرابریهای گسترده، فساد در بدنه قدرت و سطح پایین سرمایه اجتماعی برونگروهی از مهمترین موانع اجتماعی شکلگیری اعتماد تعمیمیافته در جامعه ایران در دوران معاصر بودهاند.
استبداد,اعتماد تعمیمیافته,فرهنگ سیاسی,موانع تاریخی,نابرابری اجتماعی
https://jic.uk.ac.ir/article_2494.html
https://jic.uk.ac.ir/article_2494_c6bba0eef63b75130b6e56ce42bd7eb4.pdf
دانشگاه شهید باهنر کرمان
پژوهشنامه تمدن ایرانی
2821-0867
2
1
2020
08
22
یورش باصریها به منطقه خور و بیابانک در دوره قاجار (با تکیه بر نسخه خطی قصیده جندقیه)
121
150
FA
محمدحسین
سلیمانی
دانشجوی دکتری تاریخ ایران دوره اسلامی دانشگاه خوارزمی تهران
رضا
دریکوندی
دانشجوی دکتری تاریخ ایران دوره اسلامی دانشگاه شیراز
derikvandyreza@gmail.com
10.22103/jic.2019.2495
باصریها یکی از ایلات فارسزبان ساکن استان فارس هستند که در رخدادهای سیاسی اواخر عصر قاجار تأثیرگذار بودهاند. از جمله این نقشآفرینیها حمله تعدادی از تیرههای این ایل به منطقه خور و بیابانک در سال 1336 ق بوده است. پژوهش پیشرو درصدد است تا زمینههای یورش باصریها به منطقه خور و بیابانک و سرانجام آن را به شیوه توصیفی – تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای مورد بررسی قرار دهد. مهمترین منبع درباره این رویداد نسخه خطی قصیده جندقیه سروده میرزا محمدعلی منشیباشی است. حضور سراینده در متن حادثه، اهمیت این اثر و لزوم بهرهگیری از آن در پژوهش حاضر را دوچندان کرده است. یافتهها بیانگر این واقعیت است که سه عامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در یورش باصریها به منطقه خور و بیابانک مؤثر بوده است. بدین ترتیب که رمضانخان باصری پس از ناکامی در تحقق اهداف سیاسی و اقتصادی خود در فارس و بدنبال وضعیت اجتماعی بحرانی آن ایالت تلاش کرد تا در منطقه دیگری به اهداف خویش دست یابد. بنابراین با در نظر داشتن وضعیت آشفته خور و بیابانک که معلول ضعف حاکمیت مرکزی و عملکرد نامناسب حاکمان آنجا بود، این منطقه را برای تحقق بلندپروازیهای خود مناسب یافت.
قاجار,ایل باصری,قصیده جندقیه,خور و بیابانک,رمضانخان باصری
https://jic.uk.ac.ir/article_2495.html
https://jic.uk.ac.ir/article_2495_0ba3538ebcdb88d8f595747f2e40cdb0.pdf
دانشگاه شهید باهنر کرمان
پژوهشنامه تمدن ایرانی
2821-0867
2
1
2020
08
22
نگاهی کوتاه به عملکرد انجمن های بلدیه و ایالتی و ولایتی از سال 1325 تا 1328 ق بر طبق اسناد
152
177
FA
باقرعلی
عادل فر
دانشیار گروه تاریخ دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران.
badelfar@gmail.com
پوریا
اسمعیلی
0000-0003-2334-9179
دانشجوی دکترای تاریخ ایران دوران اسلامی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران.
historian.p@gmail.com
10.22103/jic.2019.2496
این نوشتار به اختصار عملکرد انجمن های بلدیه و ایالتی و ولایتی پس از استقرار دولت مشروطه در ایران را از سال 1325 تا 1328ه.ق، با تکیه بر اسناد مهم بررسی می نماید. با تدوین قانون اساسی و طبق اصل 90 تا 93، فرمان تشکیل این انجمن ها صادر و طرز انتخاب نمایندگان آنان نیز مشخص شد. در واقع دولت قصد داشت تا با این اقدام به برقراری نظم، امنیت و عدالت در اقصی نقاط کشور یاری رساند. اما همین مسئله سبب گردید تا برخی از امورات محلی از امور ملی تفکیک گردد و اداره آنها در صلاحیت مقامات محلی قرار گیرد و آنان چه از جهت انتخاب و چه از حیث برکناری نسبتا مستقل از مقامات دولت مرکزی باشند. همچنین اختیارات گسترده در این حوزه نظیر؛ تصویب بودجه شهر، برقراری مالیات ها و عوارض محلی، نظارت بر اداره اموال شهر، تصویب اخذ وام و به طورکلی تصویب هرگونه معاملات برعده انجمن ها بود. این مقاله با استفاده از روش پژوهش تاریخی مبتنی بر توصیف و تحلیل و با تکیه بر اسناد و منابع، ابعاد و زوایای این موضوع را بررسی خواهد کرد. یافته های تحقیق نشان می دهد، انجمنها با اختیاراتی که داشتند در برخی از مواقع از قدرت خویش سوء استفاده کردند و برخلاف نظر حکومت مرکزی رفتار نمودند. با این حال، جهت حفظ ظاهر تا حدودی به مناطق تحت سیطره خویش توجه کرده و اقدامات عام المنفعه ای را انجام دادند.
شهرها,انتخابات,انجمن بلدیه,انجمن ایالتی و ولایتی,عملکرد انجمن ها
https://jic.uk.ac.ir/article_2496.html
https://jic.uk.ac.ir/article_2496_1f8d31cdd09cd3fda297bb4428f23e0c.pdf